کفر بنیاسرائیل به محمد (قرآن)عده زیادی از بنی اسرائیل عصر بعثت پیامبر اسلام، به پیامبر ایمان نیاوردند، و روابطه دوستانه با کافران برقرار کردند. ۱ - کفر بنی اسرائیل به پیامبر۱.۱ - عدم ایمان به پیامبر اسلامبسیاری از بنی اسرائیل عصر بعثت، فاقد ایمان به پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم بودند. لعن الذین کفروا من بنی اسرءیل... « کافران بنی اسرائیل، بر زبان داوود و عیسی بن مریم، لعن (و نفرین) شدند!....» ولو کانوا یؤمنون بالله والنبی ومآ انزل الیه ما اتخذوهم اولیآء ولکن کثیرا منهم فسقون. «و اگر به خدا و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آنچه بر او نازل شده، ایمان می آوردند، (هرگز) آنان (کافران) را به دوستی اختیار نمی کردند ولی بسیاری از آنها فاسقند.» (برداشت یاد شده بر این اساس است که منظور از «النبی» پیامبراسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم باشد و مقصود از «فسق» در [[آیه]، کفر است.) ۱.۱.۱ - خروج از دایره فرمان خدادر این آیه راه نجات از این برنامه غلط و نادرست را به آنها نشان می دهد که اگر راستی ایمان به خدا و پیامبر و آنچه بر او نازل شده است می داشتند هیچگاه تن به دوستی بیگانگان و دشمنان خدا در نمی دادند و آنان را به عنوان تکیه گاه خود انتخاب نمی کردند (وَ لَوْ کانُوا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ النَّبِیِّ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِیاءَ) ولی متاسفانه در میان آنها کسانی که مطیع فرمان الهی باشند کمند و بسیاری از آنها از دایره فرمان خدا خارج شده، راه فسق را پیش گرفته اند (وَ لکِنَّ کَثِیراً مِنْهُمْ فاسِقُونَ) روشن است که منظور از" النبی" در اینجا پیامبر اسلام ص است زیرا در قرآن مجید در آیات مختلف این کلمه به همین معنی به کار رفته است، و این موضوع در دهها آیه از قرآن دیده می شود. ۱.۲ - روابطه با کافرانبرقراری روابط دوستانه بنی اسرائیل عصر بعثت با کافران، بر اثر کفر به پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم بود. لعن الذین کفروا من بنی اسرءیل... «کافران بنی اسرائیل، بر زبان داوود و عیسی بن مریم، لعن (و نفرین) شدند!....» تری کثیرا منهم یتولون الذین کفروا... «بسیاری از آنها را می بینی که کافران (و بت پرستان) را دوست می دارند (و با آنها طرح دوستی می ریزند).....» ولو کانوا یؤمنون بالله والنبی ومآ انزل الیه ما اتخذوهم اولیآء ولکن کثیرا منهم فسقون. «و اگر به خدا و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آنچه بر او نازل شده، ایمان می آوردند، (هرگز) آنان (کافران) را به دوستی اختیار نمی کردند ولی بسیاری از آنها فاسقند.» ۱.۲.۱ - دوستی با دشمنان" تَری کَثِیراً مِنْهُمْ یَتَوَلَّوْنَ الَّذِینَ کَفَرُوا..." این آیه از قبیل استشهاد و گواهی خواستن از حس و وجدان است، به این بیان که اگر قدر دین خود را می شناختند از آن دست بر نمی داشتند، و آن را لگدکوب تجاوزات خود نمی نمودند، و در نتیجه متدینین به دین خود را که همه اهل توحیدند دوست می داشتند، و از آنان که به کفر گراییده اند بیزاری می جستند. زیرا به شهادت حس و و جدان هر قوم و ملتی دشمنان دین خود را دشمن می دارند، و اگر دیدیم مردمی با دشمنان دین خود دوستی و مودت می ورزند بخوبی می فهمیم که اینان از دین خود چشم پوشیده و از مقدسات دینیشان که می باید مورد احترام و تصدیقش قرار دهند صرفنظر نموده اند، وقتی چنین دیدیم بی درنگ آنان را هم از دشمنان آن دین بشمار می آوریم، برای اینکه دوست دشمن، دشمن است. ۲ - پانویس۳ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۳۹۹، برگرفته از مقاله «کفر بنی اسرائیل به محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم». |